ای شب از رویای تو رنگین شدهسینه از عطر تو هم سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شادیم بخشیده از اندوه بیش همچو بارانی كه شوید جسم خاك هستی ام ز آلودگی ها کرده پاک ای طپش های تن سوزان من آتشی در سایه مژگان من ای مرا با شور شعر آمیخته این همه آتش به شعرم ریخته چون تب عشقم چنین افروختی لاجرم شعرم به آتش سوختیا ی دو چشمانت چمنزاران من داغ چشمت خورده بر چشمان من بیش از اینت گر كه در خود داشتم
- Category
- POP
- Tags
- عاشقانهٔ, عاشقانهٔ فروغ فرخ زاد, فروغ فرخ زاد, معین
Sign in or sign up to post comments.
Be the first to comment